برای استخدام نیروهای کارآمد، به چه ابزاری نیاز داریم؟
چه نیروهای به ما و مجموعه ما کمک میکنند؟
آیا تیپ شخصیتی افراد و کارمندان ما مهم است؟
در این مقاله طبق روال گذشته نکاتی را ارائه خواهم کرد که برای شرکتها و مدیران لازم میباشد.
این نکته را لازم میدانم که حتماً توجه کنید و آن توجه به این مسأله است که فقط صرفاً با خواندن این مقالات برای شما و مجموعه شما قطعاً اتفاقی نخواهد افتاد. حتماً با انجام این نکات اتفاقی برای مجموعه شما خواهد افتاد.
برای اینکه مجموعه خوبی برای فروش داشته باشیم حتماً و قطعاً به نیروهای انسانی مفید، نیاز داریم.
آیا نیروی انسانی و کارمندان ما جزء سرمایههای شرکت و مجموعه ما هستند؟ خیر
در ادامه علت را برای شما خواهم گفت.
به این نکته توجه کنیم که نیرو و کارمند مناسب، سرمایه ما میباشد.
(نه هر کارمند و پرسنلی )
در اولین قدم کارمندان خود را آنالیز کنید.
کارمندان ما جزء کدام دسته هستند؟
برای این کار به نکته زیر توجه کنید:
انواع کارمندان
۱)کارمندان چوبی ۲)کارمندان نقره ای ۳)کارمندان طلائی
در مورد انواع کارمندان توضیح خواهم داد. این کار لازم و واجب برای شرکت هائی میباشد که میخواهند رشد کنند.
- کارمندان چوبی: کارمندانی هستند که بیشتر به ساعت پایان کارخود، توجه دارند. به شرکت وفادار نیستند و فقط دنبال افزایش حقوق و حاشیه، اضافه کار بدون دلیل و… هستند.
- کارمندان نقرهای: کارمندانی هستند که طبق شرح وظایفی که دارند را انجام میدهند. به شرکت وفادار هستند. قابل اعتماد هستند. برای شرکت؛ طبق وظیفهای دارند، بسیار درست کار میکند. برای شرکت مهرههای خوبی هستند.
- کارمندان طلائی: کارمندانی هستند که کارهائی که به آنها محول میشود را انجام میدهند با تمایز و فراتر از انتظار مدیران سازمان. دنبال بهره وری بیشتر برای شرکت هستند. دلسوز و شرکت را برای خودشان میدانند. اصلاً دنبال حاشیه نیستند.
چرا کارمندان چوبی باید از سازمان یا شرکت خارج شوند؟
کارمندان چوبی برای مجموعه ما بهره وری ندارند و از همه مهمتر تأثیر بسیار بدی را روی کارمندان نقرهای شرکت میگذارند.
به عنوان مثال: به کارمندان نقرهای میگویند که چرا اینقدر کار میکنند. ببینید من این قدر کار نمیکنم ولی هم اندازه تو حقوق میگیرم. چرا این کار رو میکنی؟
امکان زیادی دارد در صورت عدم حذف این کارمندها روی کارمندان نقرهای تأثیر بدی بزارند.
کارمندان نقرهای را باید حفظ کرد وبه آنها توجه کرد. با آموزش دادن به این کارمندان میتوانید کمک کنید تا آنها نیز برای مجموعه ما تبدیل به کارمندان طلائی شوند.
کارمندان طلائی در شرکت و مجموعه؛ جزء سرمایه ما هستند.
تا به این جا متوجه شدیم کدام کارمندان را برای مجموعه خود باید حفظ و یا کدام کارمندان را از مجموعه باید خارج کنیم.
سؤال:
چطور میتوانیم کارمند ان خود را استخدام کنیم؟
اگر کارمند خوب را استخدام کردیم و یا در مجموعه ما هست؛ جایگاه کارمندان را باید چطورتشخیص بدهیم؟
آیا یادگیری دانش MBTI یا همان، علم تشخیص تیپهای شخصیتی تجاری به درد ما میخورد؟
امروزه در تمامی نقاط دنیا، فقط مدیران با شناخت تیپ شخصیتی افراد، آنه ا را استخدام و در جایگاه خود قرار میدهند.
موقعی که یک مدیر تیپ شخصیتی افراد را تشخیص میدهد، میتواند آن شخص را طبق تیپ شخصیتی خودش در محلی قرار دهد که بیشترین بازده را برای مجموعه، به همراه میآورد.
بسیاری از کارکنان برای این که کاری که برای شرکتها و مجموعه انجام میدهند با تیپ شخصیتی آنها مغایرت دارد؛ حال خوبی هنگام کار ندارند. بدون اینکه دلیل آن را بدانند. با اینکه این کارمندان جزء کارمندان خوب شرکتها هستند؛ ولی به علت اینکه در جایگاه خود قرار نگرفتهاند، بازدهی و بهروری بسیار کمی برای مجموعه یا شرکت ما دارند.
در سال ۱۳۹۸ به عنوان مشاور وارد یک مجموعهای شدم که در حوزه لوازم بهداشتی و ساختمانی و شیرالات کار میکردند. در ابتدای کار، فروش ماهیانه آن مجموعه ماهیانه ۸۰۰. ۰۰۰. ۰۰۰ تومان بود. در ماه اول فقط با حدود ۲ساعت آموزش و فقط تغییر جایگاههای پرسنل؛ فروش در پایان همان ماه اول به ۱. ۴۰۰. ۰۰۰. ۰۰۰ تومان رسید. یعنی نزدیک به ۲ برابر فروش عادی خودشان. جالبتر این بود که پرسنل دیگر به ساعت خودشان برای خروج، نگاه نمیکردند و به سادگی حال خوب را هر کسی، میتوانست در چهره این افراد ببیند.
وقتی به کارمندی، طبق تیپ شخصیتی خودش، کاری را محول میکنید به بهترین نحو آن کار انجام میشود.
برای این که نمیتوانم کل مطالب تیپشناسی شخصیتی تجاری را به صورت کامل در این مقاله عرضه کنم؛ فقط چند مثال میزنم که بیشتر با این علم آشنا شوید.
درقسمت مقالات میتوانید کاملتر در این مورد اطلاعاتی که نیاز دارید را بخوانید.
در قسمت رسیدگی به شکایات مشتری یا خدمات پس از فروش از افراد درون گرا استفاده کنید. چراکه افراد درون گرا شنوده بسیار بهتری نسبت به برون گراها هستند. افراد برون گرا فرصت صحبت کردن به مشتری را نمیدهند.
در قسمت حسابداری حتماً از افراد جزئی نگر استفاده کنید تا کلی نگرها. چرا که برنامه حسابداری نیاز دارد که شخص جزئیات را ببیند که این کار از عهده کلی نگراها کمتر برمیاید.
برای قسمت فروش تلفنی نیز از افراد درون گرا (یواش) یعنی افرادی که درون گرائی کمی دارند، استفاده کنید. این افراد در هنگام جواب دادن به تلفن هم میتوانند به صحبتهای مشتری گوش بدهند و هم میتوانند با مشتری ارتباط بگیرند و ارائه محصولات یا خدمات را انجام بدهند.
در صورتیکه شما دانش MBTI یاد بگیرید، این توانمندی را پیدا خواهید کرد که با هر مدل تیپ شخصیتی و افراد مختلف، چطور محصول و خدمات خودتان را ارائه بدهید.
امیدوارم این سری آموزشها برای شما کاربرد داشته باشد.
دکترای DBA مدیریت استراتژیک کسب و کار حرفهای
دیدگاهتان را بنویسید